شاعر : حجة الاسلام نیر تبریزی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل
گفت: ای گروه هر که ندارد هوای ما سر گیرد و برون رود از کربلای ما ناداده تن به خواری و ناکرده ترک سر نـتـوان نهاد پـای به خـلـوتـسـرای ما
تا دست و رو نشست به خون می نیافت کس راه طـواف بر حـرم کـبریای ما این عرصه نیستجلوه گه روبه وگراز شـیـرافـکـن است بـادیـۀ ابـتــلای مـا هــمـراز بــزم ما نبـوَد طـالـبـان جــاه بـیـگـانه باید از دو جـهـان آشـنای ما برگـردد آنکـه با هــوس کـشـور آمـده سر نـاورد به افـسر شـاهی گـدای ما ما را هـوای سلطنت مُلک دیگر است کاین عرصه نیست درخور فرّ همای ما یزدان ذوالجلال بهخلوت سرای قدس آراسـتـهست بـزم ضیـافـت بـرای ما برگشت هر که طاقت تیر و سنان نداشت چون شاه تشنه کار به شمر وسَنان نداشت